معنی سفید، سفید مایل به خاکستری، کهن، سالخورده, معنی سفید، سفید مایل به خاکستری، کهن، سالخورده, معنی stdb، stdb kاdg fi oاlsتcd، lij، sاgomcbi, معنی اصطلاح سفید، سفید مایل به خاکستری، کهن، سالخورده, معادل سفید، سفید مایل به خاکستری، کهن، سالخورده, سفید، سفید مایل به خاکستری، کهن، سالخورده چی میشه؟, سفید، سفید مایل به خاکستری، کهن، سالخورده یعنی چی؟, سفید، سفید مایل به خاکستری، کهن، سالخورده synonym, سفید، سفید مایل به خاکستری، کهن، سالخورده definition,